کد خبر 238266
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۳۲

افسانه‌های امروز ما افرادی هستند که هیچ قسمتی از رسانه‌ها را اشغال نکرده‌اند و تنها با سلاح توکل، امید و پشتکار از هیچ برای خود همه چیز پدید می‌آورند؛ اسطوره‌ها و افسانه‌های زمان ما خودِ خودِ مردم هستند.

به گزارش وبلاگستان مشرق، رضا کریمی در وبلاگ بی‌نام تا اطلاع ثانوی نوشت: ما خود نیز نمی‌دانیم که به کدام سو و جهت در حرکت قرار گرفته‌ایم؛ سوار موجی شده و خود اجازه داده‌ایم که ما را به هر سو که دلش می‌خواهد ببرد.

اختیار از کف داده و زندگی را رها کرده‌ایم؛ زندگی که از هر سو می‌تواند برای ما امیدبخش باشد به یأس و ناامیدی منحصر شده و ما را در چنگال خود قرار داده و ما نیز نمی‌خواهیم از این مهلکه خود را نجات دهیم؛ چنان جبری بر ما احاطه شده است که تصمیم و اراده را از ما گرفته است.

برای ما انتخاب می‌کند و به صلاح خود اسطوره و افسانه‌هایش را به ما القا می‌کند؛ اسطوره‌هایی که باید آنها را بپرستیم و افسانه‌‌هایی که باید ملکه ذهنمان کنیم.

جبر جامعه مدرن! اجتماعی چهره‌ها را اسطوره قلمداد می‌کند و به گونه‌ای تبلیغشان می‌کند که خود آنها که می‌دانند اینها پوچ و تو خالی هستند باورشان شود که اینها اسطوره هستند.

به راستی اسطوره به چه معنی است؟ افسانه چیست؟ ما اسطوره را به نام رستم می‌شناسیم؛ افسانه را از هفت خوان فرا گرفته‌ایم؛ این چهره‌های امروزی آیا واقعاً اسطوره عصر ما هستند؟ افسانه امروز ما زندگی تجملاتی شیک و عاری از نقص و خطای مادی است که دائما تبلیغ می‌شود؟

اسطوره امروز ما جوانی است که تنها مزیتش چهره زیبا است؟ نه اینها اسطوره و افسانه ایران ما نیستند؛ شاید اینها برای جای دیگری باشد اما اسطوره ما کارگر کم بضاعتی است که با وجود بیماری «شکر خدا» لحظه‌ای از دهانش جا نمی‌ماند.

آیا اسطوره آن بازیکن فوتبالی است که باید از پول مردم به او چند میلیاردی بیشتر بدهند تا بلکه متوجه شود اسم خلیج فارس تا ابد همین است و نباید زیر پرچمی غیر این رفت؟ من مفهوم غیرت را از او باید یاد بگیرم یا کسی که تمام جوانی‌اش را خرج کرد که کسی نتواند امروز آرامش ما را سلب کند؟ نه روزگار، نه رسانه، نه کسانی که همیشه به دنبال‌ (های و هوی) هستید.

افسانه‌های امروز ما به دست شیرمردان و شیرزنانی صورت می‌گیرد که هیچ قسمتی از رسانه‌ها را اشغال نکرده‌اند و تنها و تنها با سلاح توکل و امید و پشتکار از هیچ برای خود همه چیز پدید می‌آورند.

این‌ها اسطوره هستند چون فهمیده‌اند کجایند و به کجا می‌روند؛ امید جامعه را همین‌ها زنده نگه داشته‌اند؛ امید زندگی ما به دست سیاسیون ایجاد نمی‌شود که حال به دست سیاسیون بخواهد بازگردد؛ امید را در نگاه چشم کسی می‌توان دید که از دامان بلا و بیماری و افیون خود را رها کرده و به زندگی بازگشته است.

چقدر دیگر باید بگذرد که بفهمیم این ره که می‌رویم به ناکجاآباد است؟ تا به کی رسانه‌های ما می‌خواهند اینگونه به خطا بروند؟ وقت آن نیست که کمی رسانه‌ها در عملکردشان تجدید نظر کنند؟ که اگر بشود گلستانی در راه است.

یک برنامه‌ای به مانند «ماه عسل» در یک شب یا چند شب می‌تواند امید را به زندگی افرادی برگرداند، آیا باقی رسانه‌ها نمی‌توانند؟ خود ما نمی‌توانیم کاری کنیم؟ این شب‌ها همه در حال فراگیری این هستیم که زندگی و امید و عبور از مشکلات و مصایب با توکل و اراده صورتی خوش می‌گیرد و برطرف می‌شود؛ در همه حال از خوشی و ناخوشی، سلامتی و بیماری و دارا و نداری زندگی باید کرد؛ اسطوره‌ها و افسانه‌های زمان ما خودِ خودِ مردم هستند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس